حضانت فرزند از نظر اسلام

حضانت فرزند یکی از موضوعات مهم در فقه اسلامی و حقوق خانواده است که به سرپرستی، نگهداری، و تربیت فرزندان توسط والدین یا افراد واجد شرایط اشاره دارد. این وظیفه هم یک حق و هم یک تکلیف برای والدین محسوب می‌شود و هدف اصلی آن تأمین مصالح جسمی، روحی، و تربیتی کودک است. در این مقاله، حضانت فرزند از نظر اسلام مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تعریف حضانت

حضانت در لغت به معنای نگهداری، پرورش، و مراقبت است و در اصطلاح حقوقی و فقهی، به مسئولیت و وظیفه‌ای گفته می‌شود که به منظور نگهداری، تربیت، و تأمین نیازهای جسمی و روحی کودک به والدین یا فردی واجد شرایط سپرده می‌شود.

ویژگی‌های حضانت

  • حق و تکلیف بودن: حضانت هم یک حق است که به والدین داده شده و هم یک تکلیف است که باید انجام دهند. والدین موظف هستند در مدت حضانت، تمامی نیازهای کودک را تأمین کنند.
  • هدف حضانت: هدف اصلی حضانت، فراهم کردن محیطی سالم و مناسب برای رشد جسمی، روانی، و تربیتی کودک است.
  • محدوده حضانت: حضانت شامل مراقبت‌های روزانه، تربیت اخلاقی، و تأمین نیازهای ضروری کودک مانند خوراک، پوشاک، و مسکن است.

وضعیت حضانت در قرآن و حدیث

در قرآن کریم به طور مستقیم به موضوع حضانت اشاره نشده است، اما در آیات مختلف به حقوق والدین و تربیت فرزند پرداخته شده است. برای مثال در سوره لقمان (آیه 14) آمده است:

«وَ وَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ»

این آیه به والدین و به ویژه مادر اشاره دارد و نشان‌دهنده اهمیت نقش مادر در تربیت فرزند است.

در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) آمده است:

«مادر از آنِ فرزند است»

این حدیث نشان می‌دهد که در اسلام، مادر نقش اصلی را در تربیت و نگهداری از کودک دارد.

حضانت فرزند از نظر اسلام

در اسلام، حضانت به عنوان یک وظیفه اخلاقی و شرعی برای والدین تعیین شده است. این مفهوم در آیات قرآن و روایات معصومین (ع) مورد تأکید قرار گرفته و هدف آن، رشد صحیح کودک در یک محیط ایمن و پرمحبت است.

حضانت با ولایت (سرپرستی حقوقی و شرعی) تفاوت دارد. ولایت به معنای تصمیم‌گیری حقوقی و قانونی برای کودک است (مانند ازدواج یا امور مالی)، در حالی که حضانت بیشتر به نگهداری و مراقبت روزمره کودک مربوط می‌شود.

حضانت فرزند از نظر اسلام، حضانت به عنوان یک وظیفه و حق متقابل برای والدین تعریف شده است. اصل بر این است که کودک در کنار والدین خود زندگی کند و از محبت، مراقبت، و تربیت آنها بهره‌مند شود. در صورت اختلاف یا طلاق، اولویت با فردی است که بیشترین صلاحیت را برای تأمین مصلحت کودک داشته باشد.

حضانت مادر

در بسیاری از موارد، مادر به‌عنوان اولین و مهم‌ترین منبع تربیت و مراقبت کودک شناخته می‌شود. حضانت مادر تا سن 7 سالگی برای پسران و 9 سالگی برای دختران ادامه دارد. این مسأله با توجه به نیازهای جسمی و عاطفی کودکان در این سنین است که مادر از توانمندی بیشتری برای مراقبت و تربیت فرزند برخوردار است. پیامبر اسلام نیز در احادیث خود به این موضوع اشاره کرده‌اند که مادر بیش از همه صلاحیت برای نگهداری و تربیت فرزند را دارد.

حضانت پدر

پدر به‌عنوان ولی‌فقیه کودک، پس از گذشت سنین خاصی از کودک، مسئولیت‌هایی برای حضانت دارد. در صورتی که مادر نتواند حضانت فرزند را بر عهده بگیرد یا در شرایطی چون مرگ یا ازدواج مجدد، پدر این مسئولیت را بر عهده خواهد داشت. در بسیاری از موارد، پدر مسئولیت تأمین مالی و سایر نیازهای کودک را بر عهده دارد، حتی اگر حضانت فرزند به او محول نشود.

مدت حضانت فرزند از نظر اسلام

فقهای اسلامی بر اساس جنسیت کودک، سن خاصی را برای حضانت مادر مشخص کرده‌اند:

حضانت پسر: معمولاً تا 2 سالگی حضانت با مادر است.

حضانت دختر: حضانت دختر تا سن 7 سالگی با مادر است.

بعد از این سنین، حضانت به پدر منتقل می‌شود، مگر اینکه شرایط خاصی مانند عدم صلاحیت اخلاقی پدر وجود داشته باشد.

حضانت فرزند از نظر اسلام

شرایط والدین برای حضانت فرزند از نظر اسلام

برای اینکه والدین بتوانند حضانت کودک را بر عهده بگیرند، باید شرایط زیر را داشته باشند:

  • سلامت روانی و جسمی: والدین باید از سلامت کامل برخوردار باشند تا توانایی تربیت و مراقبت از کودک را داشته باشند.
  • صلاحیت اخلاقی: رفتار اخلاقی مناسب و عدم سوءپیشینه از شروط مهم حضانت است.
  • توانایی مالی: والدین باید بتوانند نیازهای مالی کودک را تأمین کنند.

در برخی موارد، ازدواج مجدد مادر ممکن است باعث انتقال حضانت به پدر شود، مگر اینکه مصلحت کودک در ادامه حضانت مادر باشد.

ملاک‌های اصلی در حضانت فرزند از نظر اسلام

فقه اسلامی بر این نکته تأکید دارد که مصلحت کودک باید در تعیین حضانت فرزند از نظر اسلام در اولویت قرار گیرد. این مصلحت شامل موارد زیر است:

  • امنیت و آرامش کودک
  • تربیت صحیح و مطابق با اصول اسلامی
  • تأمین نیازهای جسمی، عاطفی، و آموزشی

حضانت در صورت اختلاف والدین

در صورت طلاق یا جدایی والدین، مسئله حضانت فرزند از نظر اسلام به یکی از والدین واگذار می‌شود. در این موارد:

  • توافق والدین: اگر والدین بر سر حضانت توافق کنند، حضانت بر اساس توافق آنها تعیین می‌شود
  • حکم قاضی یا دادگاه شرعی: در صورت عدم توافق، دادگاه بر اساس مصلحت کودک و شرایط والدین تصمیم‌گیری می‌کند.

وظیفه مالی در حضانت فرزند از نظر اسلام

در اسلام، حتی اگر حضانت به مادر واگذار شود، پدر موظف به پرداخت نفقه کودک است. این نفقه شامل هزینه‌های زندگی، آموزش، و بهداشت کودک است.

سلب حضانت فرزند در نظر اسلام

در صورت وقوع طلاق یا جدایی، تعیین حضانت به‌طور معمول به توافق والدین یا حکم دادگاه بستگی دارد. اسلام به‌طور کلی در نظر دارد که در صورتی که یکی از والدین نتواند شرایط مناسب حضانت را فراهم کند، این مسئولیت به فرد دیگر منتقل شود. البته در این زمینه نظر دادگاه‌ها و مراجع قضائی بر اساس قانون کشور و وضعیت خاص هر پرونده متفاوت است.

در موارد خاص، حضانت ممکن است از والدین سلب شود. دلایلی که می‌تواند منجر به سلب حضانت شود عبارت‌اند از:

  • سوء رفتار یا بی‌توجهی به کودک
  • عدم صلاحیت اخلاقی یا جسمی والدین
  • به خطر افتادن سلامت جسمی یا روحی کودک

حضانت در مذاهب اسلامی

حضانت در مذاهب اسلامی

اختلافات جزئی بین مذاهب اسلامی در مورد حضانت وجود دارد:

  • فقه اهل سنت: حضانت تا سن معینی (معمولاً 7 سالگی) با مادر است و سپس به پدر منتقل می‌شود.
  • فقه شیعه: مدت حضانت برای پسر تا 2 سالگی و برای دختر تا 7 سالگی با مادر است.

حضانت کودک یتیم

اگر یکی از والدین کودک فوت کند، حق حضانت به والد زنده منتقل می‌شود. در صورتی که هر دو والد فوت کرده باشند، سرپرستی کودک به جد پدری او واگذار می‌شود. اگر جد پدری نیز وجود نداشته باشد، برخی از فقها معتقدند که حق حضانت به سایر بستگان بر اساس درجه ارث منتقل می‌شود؛ اما برخی دیگر، مانند یوسف بحرانی و صاحب‌جواهر، بر این باورند که حق حضانت همچنان در اختیار خاندان پدری باقی می‌ماند.

بحرانی در کتاب «الحدائق الناضره» بیان می‌کند که در صورت عدم وجود جد پدری، حاکم شرع با استفاده از اموال کودک، سرپرستی برای او تعیین خواهد کرد و اگر کودک مالی نداشته باشد، حضانت او بر عهده مسلمانان به صورت واجب کفایی خواهد بود.

حضانت کودک نامشروع

بر اساس فتوای فقیهان، سرپرستی کودکی که از راه نامشروع به دنیا آمده، بر عهده والدین واقعی اوست. با این حال، فقها بر این باورند که زنازاده از والدین خود ارث نمی‌برد. به گفته صاحب‌جواهر، فقیهان در این موضوع اجماع دارند.

حضانت در قانون مدنی

ماده‌های ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۹ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران به موضوع حضانت کودک پرداخته‌اند. این قانون بر اساس فقه امامیه تدوین شده است. طبق ماده ۱۱۶۹، در صورت جدایی والدین، سرپرستی کودک تا سن هفت‌سالگی بر عهده مادر و پس از آن بر عهده پدر خواهد بود. همچنین، بر اساس ماده ۱۱۷۳، اگر حضانت والدین به سلامت جسمی یا اخلاقی کودک آسیب برساند، دادگاه می‌تواند حضانت را از آنها سلب کند.

حضانت فرزند در روایات

در صورتی که جدایی والدین به دلیل طلاق یا علل دیگر پس از دو سالگی کودک اتفاق بیفتد، نظرات فقها درباره شخصی که حق حضانت کودک را دارد، متفاوت است. این اختلاف نظر در میان فقهای امامی بیشتر به تفاوت در مفاد احادیث مربوط به حضانت برمی‌گردد. به نظر مشهور فقهای امامی، حضانت فرزند پسر پس از دو سالگی به پدر و حضانت فرزند دختر تا هفت سالگی به مادر تعلق دارد و پس از آن، حضانت دختر نیز به پدر منتقل می‌شود. این نظر بر اساس نصوص حدیثی نیست، بلکه فقها با جمع‌بندی احادیثی که حضانت را تا هفت سالگی به‌طور مطلق حق مادر و احادیثی که آن را حق پدر می‌دانند، به این نتیجه رسیده‌اند. این جمع‌بندی به این دلیل است که مادر برای تربیت دختر و پدر برای تربیت پسر شایسته‌تر است.

برخی دیگر از فقهای امامی، از جمله شیخ مفید و حمزه بن عبدالعزیز سلّار دیلمی، حق حضانت مادر را برای پسر تا دو سال و برای دختر تا نه سال دانسته‌اند. در نظری منسوب به ابن‌بابویه، مادر تا زمانی که ازدواج نکرده است، برای حضانت کودک، چه دختر و چه پسر، اولویت دارد. برخی فقها نیز مادر را برای حضانت پسر تا سن تمیز (معمولاً هفت سالگی) و برای حضانت دختر تا زمانی که مادر ازدواج نکرده باشد یا تا سن بلوغ دختر، اولویت داده‌اند. نظری دیگر در فقه امامی این است که مادر برای حضانت کودک، چه دختر و چه پسر، تا هفت سالگی آن‌ها اولویت دارد.

به نظر برخی مؤلفان، تعیین سن در روایات موضوعیت ندارد و امری تعبدی به‌شمار نمی‌رود، بلکه برای تعیین سن حضانت باید به نیازهای روحی و وضعیت فرهنگی و اجتماعی کودک توجه کرد. این مؤلفان احادیثی را که به حضانت مادر تا قبل از ازدواج او اشاره دارند و سنی برای حضانت مادر مشخص نکرده‌اند، مؤید این نظر می‌دانند. همچنین، آیه ۲۳۳ سوره بقره هر نوع ضرری، اعم از جسمی و عاطفی، را شامل می‌شود. توجه به مصالح و مفاسد احکام نیز اولویت مادر را در حضانت تا هر سنی که مصلحت کودک ایجاب کند، تأیید می‌کند.

فقهای اهل سنت نیز با استناد به ادله‌ای از جمله احادیث، به‌طور کلی مادر را برای حضانت شایسته‌تر از پدر می‌دانند. مبنای نظریه آنان دلسوزی و مهربانی بیشتر مادر است. برخی از آنان به اوصافی اشاره کرده‌اند که با ظهور آن‌ها در کودک، حضانت مادر پایان می‌یابد، مانند استقلال در خوردن و آشامیدن و انجام کارهای فردی برای پسر و بلوغ برای دختر، یا بلوغ برای هر دو. برخی دیگر سنین هفت، هشت، نه و یازده سالگی را برای پایان دوره حضانت انحصاری مادر ذکر کرده‌اند. پس از آن، به نظر شماری از فقها، بر اساس حدیثی از پیامبر اکرم، کودک در انتخاب حضانت‌کننده مخیر است. مالکیان نیز مادر را تا زمان ازدواج دختر، با شرایطی، برای حضانت دارای اولویت می‌دانند.

حضانت فرزند در روایات

پایان حضانت فرزند از نظر اسلام

امام خمینی، مشابه بسیاری از فقیهان مشهور، پایان حضانت را با بالغ و رشید شدن کودک مرتبط می‌داند و بر این باور است که وقتی کودک به این سن رسید، والدین دیگر حق حضانت بر او، چه پسر و چه دختر، ندارند و کودک مالک نفس خویش است. برخی نیز بر این حکم ادعای اجماع کرده‌اند. مبنای این حکم از نظر فقیهان این است که اصل اولیه اقتضا می‌کند هیچ‌کس بر دیگری ولایت نداشته باشد، مگر اینکه خلاف آن اثبات شود. حضانت کودک در دوران ناتوانی با وجود دلایل متعدد، از قلمرو این اصل خارج است؛ اما پس از بلوغ، این مسئله ثابت نیست. بنابراین، دوران حضانت پس از بلوغ و رشد پایان می‌یابد.

پس از انقلاب اسلامی ایران و به‌ویژه با آغاز جنگ تحمیلی عراق بر ایران و شهادت افرادی که دارای فرزند خردسال بودند، سوالات زیادی از امام خمینی درباره حضانت این کودکان مطرح شد. ایشان فتاوای متعددی در این زمینه صادر کردند که بعدها در کتاب استفتائات منتشر شد. پاسخ‌های امام خمینی در استفتائات و فتواهای ایشان در کتاب تحریر الوسیله، به نوعی تطبیق کلیات بر مصادیق و مواردی است که در جامعه پیش آمده است. به عنوان مثال، همسر شهیدی از ایشان درباره جایز بودن نگهداری دخترش پس از شهادت همسرش یا پس از ازدواج مجدد سؤال کرده است. امام خمینی در پاسخ به این پرسش، مطابق با مسئله شانزدهم و هفدهم تحریر الوسیله، نگهداری این کودک را تا سن بلوغ جایز دانسته‌اند، حتی اگر مادر ازدواج مجدد کند.

قانون مدنی ایران نیز تا سال ۱۳۸۲ بر اساس نظر امام خمینی و فقیهان مشهور بوده است؛ اما در سال ۱۳۸۲ ماده ۱۱۶۹ اصلاح شد و در صورت جدایی والدین، حق حضانت مادر بر پسر تا هفت‌سالگی تعیین گردید که پس از آن حضانت پسر با پدر خواهد بود. این قانون با مبانی برخی فقیهان معاصر هم‌خوانی دارد که بر خلاف نظر مشهور، معتقدند روایاتی که به‌طور مطلق مادر را تا هفت‌سالگی سزاوارتر به حضانت کودک می‌داند، با روایاتی که پدر را مطلقاً سزاوارتر می‌داند، تخصیص می‌زند.

حضانت فرزند در اسلام یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های والدین است که بر اساس اصول شریعت و توجه به منافع عالیه کودک تعیین می‌شود. به طور کلی این مسئولیت ابتدا بر عهده مادر است و سپس به پدر منتقل می‌شود. با این حال، در تمامی مراحل، حفظ منافع کودک و تأمین رفاه جسمی، روحی و دینی او در اولویت قرار دارد. اسلام بر اهمیت تربیت دینی، آموزش اخلاقی و نگهداری از کودک تأکید دارد و حضانت را به‌عنوان یک مسئولیت شرعی و حقوقی می‌داند که باید با دقت و توجه به منافع کودک انجام شود.

منابع پیشنهادی

  • قرآن کریم
  • کتب فقهی مانند تحریر الوسیله و المغنی
  • قوانین مدنی و حقوق خانواده در کشورهای اسلامی
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها