طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی یا رابطه جنسی نامتعارف

ازدواج کانون گرم خانواده است و رابطه زناشویی راهی برای تداوم نسل و پایدار ماندن ازدواج است. اگر زوجین به هر دلیلی نتوانند این اصل مهم در پایداری و وجود عشق و محبت بین زوجین، رابطه زناشویی را، به بهترین شکل حفظ و اجرا کنند این باعث مشکلات عدیده روانی و اجتماعی میشود و ممکن است به خاطر مسائل پیرامون رابطه زناشویی، زوجین تصیمیم به طلاق بگیرند. در این مقاله به بررسی قوانین درخواست طلاق از طرف زن به دلیل نداشتن رابطه زناشویی میپردازیم.

حکم قانونی نداشتن رابطه با همسر

نداشتن رابطه جنسی یا نداشتن روابط زناشویی مطلوب از جمله مشکلات اساسی یک ازدواج می باشد تا جایی که می تواند زندگی مشترک را به طلاق منتهی نماید. در قانون به طور صریح در خصوص نداشتن رابطه زناشویی حق قانونی زوجین حکم نشده است. اما به طور مثال درخصوص زنی که به هر دلیلی همسرش با او نزدیکی نمی‌کند می‌توان گفت که با استناد به عسر و حرج می‌تواند طلاق بگیرد.

در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محاکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.

عُسر و حَرَج چیست؟

در بیان عسر و حرج می توان گفت عسر در لغت به معنای سختی، مشقّت آمده است و حرج نیز به معنای ضیق و تنگی و تنگنا می باشد، اما در اصطلاح حقوقی عسر و حرج به شرایط دشواری که برای زن ایجاد شده و ادامه زندگی را برای وی با سختی همراه ساخته است، گفته میشود.

عسرو حرج شرایطی می باشد که زن می تواند به موجب آن از دادگاه درخواست طلاق نماید با اشاره به این ماده در قانون مدنی میتوان گفت نداشتن رابطه زناشویی با توجه به نیاز چنانچه برای زوجه سخت و مشقت بار باشد، با اثبات این موضوع می ‌تواند حکم طلاق بگیرد.

در خصوص زوج نیز در صورتی که همسرش با او نزدیکی نکند، درواقع عدم تمکین خاص از سوی زوجه منجر به صدور حکم الزام به تمکین برای زوجه می‌شود و در غیر این صورت مرد می‌تواند نفقه پرداخت نکند و یا حتی زوجه را طلاق دهد.

حکم مردی که با زنش همبستر نمیشود چیست؟ و درخواست طلاق از طرف زن به دلیل نداشتن رابطه زناشویی

نداشتن رابطه زناشویی، زندگی برای زن سخت و غیرقابل‌تحمل می‌کند. با توجه به این موضوع قانون عدم همبستری مرد با زن را به‌عنوان یکی از دلایل عسر و حرج در نظر می‌گیرد. یکی از دلایل عسر و حرج، عدم برقراری رابطه از طرف مرد است؛ و درصورتی‌که آقا به مدت 6 ماه با خانم رابطه برقرار نکند، زن می‌تواند درخواست طلاق به دلیل عسرو حرج را ارائه دهد. پس حکم مردی که با زنش همبستر نمی‌شود، داشتن حق طلاق برای خانم می‌باشد.

طلاق بر اساس تقاضای زن به دلیل نداشتن رابطه زناشویی

در اینجا چند فرض وجود دارد:

۱. مرد ناتوانی جنسی داشته باشد

در صورتی که مردی ناتوانایی جنسی داشته باشد یعنی قدرت نعوظ نداشته باشد یکی از موارد فسخ نکاح به شمار می رود و زن می تواند از دادگاه درخواست فسخ نکاح نماید. این قدرت نعوظ نداشتن منحصر به زمان بستن عقد نیست و حتی در صورتی که پس از عقد هم برای مردی حاصل گردد و در دادگاه اثبات گردد، زن می تواند تقاضای فسخ نکاح نماید.

۲. مرد قدرت نعوظ دارد ولی سرد مزاج است

این را می دانید که غریزه و میل جنسی هر شخصی متفاوت است. برخی از افراد به خاطر بیماری جسمی، روحی و یا علل ارثی به بیان عامیانه سرد مزاج به شمار می روند. در این حالت در صورتی که زن بتواند به دادگاه ثابت نماید که این شرایط زندگی برای وی سخت و غیر قابل تحمل است می تواند از دادگاه درخواست طلاق به خاطر عسر و حرج نماید. در هر صورت داشتن رابطه جنسی متعارف و کافی حق هر فردی است.

۳. مرد زود انزال است و درمان نمی کند

زود انزالی زوج علاوه بر مرد ، بلکه برای زن نیز غیر مطلوب و ناخوشایند می باشد و در بسیاری از مواقع نیز با مراجعه به پزشک متخصص مربوطه م توان درمان کرد. ولی در صورتی که مرد به دنبال درمان نرود و یا درمان تاثیرگذار نباشد و از سوی دیگر زن بر این عقیده باشد و بتواند اثبات کند که در عسر و حرج است، می تواند تقاضای طلاق را به دادگاه خانواده ارائه نماید.

۴. مرد به عمد رابطه جنسی بر قرار نمی کند

علاوه بر اینکه منشا آن می تواند قهر، دلخوری و همانند این ها باشد در صورتی که این مسئله مدت زمان طولانی در عرف به طول بینجامد و نداشتن رابطه جنسی تنها وابسته به مرد باشد، زن به خاطر عسر و حرج این حق را دارد که تقاضای طلاق به دلیل عسر و حرج به واسطه دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه خانواده ارائه نماید.

در یک پرونده زنی بر این ادعا بود که همسر او به مدت چهار سال است رابطه جنسی برقرار نمی کند. در مقام دفاع و در محضر دادگاه مرد عنوان کرد که زن بهداشت شخصی مربوط به خود را از نظر استحمام مرتب و تمیز نگه داشتن دستگاه تناسلی و لباس زیر را رعایت نمی کند که در نتیجه دادگاه ادعای عدم رابطه زناشویی تعمدی از سوی مرد را قبول نکرد.

در یک پرونده ی دیگر زن پس از هفت سال از آغاز زندگی مشترک همچنان باکره بوده که در بررسی دادگاه و استماع اظهارات زوجین معلوم شد که منشا آن ترس زاید الوصف زن از درد به وجود آمده از پرده بکارت است که به مشاوره با پزشک و روانشناس نیاز بود و دلیل عدم نزدیکی مربوط به مرد نبوده است.

۵. رابطه جنسی مقعدی

علاوه بر موضوعات پزشکی مربوط به این مسئله و مشکلات شرعی آن، در صورتی که زن بتواند اثبات کند که در این راستا در عسر و حرج است و علاقه ای به آن ندارد از ضروریات طلاق به خاطر عسر و حرج در فرض اثبات می باشد. در بسیاری از موارد دادگاه زن را برای معاینه به پزشکی قانونی معرفی می نماید.

فسخ نکاح چیست و چه تفاوتی با طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی دارد؟

فسخ نکاح یکی از موارد بر هم خوردن ازدواج است که هم به لحاظ ماهیت و هم آثار و تبعات حقوقی با طلاق تفاوت دارد. همانطور که گفتیم، طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی در قالب قواعد کلی مربوط به طلاق می گنجد و در محدوده این قواعد باید بررسی شود.

برای مثال اگر طلاق به صورت یک طرفه با درخواست مرد باشد لزومی ندارد که مرد دلیل طلاق را که می تواند نداشتن رابطه زناشویی باشد ثابت کند. همچنین اگر طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی با تقاضای زن باشد می تواند با اثبات عسر و حرج برای زن منجر به صدور حکم طلاق شود که تا ۶ ماه برای ثبت در دفتر ثبت ازدواج و طلاق اعتبار دارد.

اما فسخ نکاح در مواردی انجام می شود که قانون برای آن تعیین کرده است. برای مثال بر اسلس قانون، اگر زن متوجه شود که مرد دارای برخی عیب و ایرادات ذکر شده در قانون مانند عنن، خصاء و… بوده است می تواند نکاح را فسخ کند. یا اگر ایرادات خاصی در زن وجود داشته باشد، مانند نابینایی، زمین گیری و برخی بیماری های دیگر مرد می تواند نکاح را فسخ کند.

فسخ نکاح علاوه بر اینکه موارد معینی دارد و بر اساس اثبات وجود این موارد می تواند تحقق پیدا کند، از لحاظ تشریفات و آثار حقوقی تفاوت های بسیاری با طلاق و به خصوص طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی دارد که در ادامه مهمترین این تفاوت ها را برای شما عزیزان بیان می کنیم.

• اولین تفاوت فسخ نکاح با طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی این است که فسخ نکاح از تشریفات طلاق پیروی نمی کند و در واقع برای آنکه به لحاظ حقوقی اجرا شود نیازی به رعایت تشریفات طلاق به دلیل رابطه زناشویی ندارد. برای مثال صدور رای طلاق نیاز به ارجاع پرونده به داوری یا مشاوره دارد و یا اجرای طلاق مستلزم این است که صیغه مخصوصی با حضور شاهدان خوانده شود.

اما فسخ نکاح نیازی به این موارد ندارد و فقط لازم است صاحب حق این عمل حقوقی را به اطلاع طرف مقابل برساند و در صورت عدم پذیرش طرف مقابل فسخ نکاح را از دادگاه بخواهد. در نهایت، فسخ باید مانند طلاق در دفتر ثبت ازدواج و طلاق به ثبت برسد.

• تفاوت دیگر فسخ با طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی این است که در طلاق تمام حق و حقوق مالی زن از جمله مهریه محفوظ است و تنها اگر هیچ رابطه جنسی میان طرفین واقع نشده باشد، مهریه زن نصف می شود. اما در فسخ نکاح، اصولا مهریه به زن تعلق نمی گیرد مگر آنکه دلیل فسخ از جانب زن وجود ایراد عنن در مرد که در ادامه درمورد آن توضیح داده می شود باشد که در این صورت، مهریه زن با رعایت شرایطی به او پرداخت می شود.
• با وجود اینکه طلاق فقط درمورد ازدواج دائمی کاربرد دارد اما فسخ نکاح هم درمورد ازدواج دائمی و هم درمورد ازدواج موقت که در میان مردم به آن صیغه گفته می شود قابل اعمال است.
• زمانی که طلاق میان زوجین جاری می شود، اگر این طلاق از نوع رجعی باشد مرد می تواند تا مدتی پس از جاری شدن صیغه طلاق بنا به اراده خود دوباره به رابطه زناشویی برگردد و اصطلاحا رجوع کند. اما در فسخ این شرایط وجود ندارد و اگر فسخ اتفاق بیفتد و شخصی که فسخ را اعمال کرده پشیمان شود باید مجددا اقدام به ازدواج با همان فرد کند.

موارد فسخ نکاح از سوی مرد

فسخ نکاح از سوی مرد در مواردی انجام می شود که زن دارای عیب و ایراداتی است که بر اساس قانون به مرد حق فسخ نکاح را می دهد. این موارد بر اساس ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی شامل امور زیر می شود:

• قرن: منظور از آن استخوانی در آلت تناسلی زن است که نزدیکی را با مانع مواجه می کند.
• جذام: نوعی بیماری پوستی است که ممکن است در ظاهر فرد تاثیر زیادی بگذارد.
• برص: در میان مردم به آن پیسی گفته می شود و منظور لکه هایی سفید یا قهوه ای است که بر روی پوست ایجاد می شود.
• افضاء: به یکی شدن مجرای واژن با مجرای مثانه یا ادرار گفته می شود.
• زمین گیری
• نابینائی از هر دو چشم

این عیوب باید حتما در حین عقد ازدواج وجود داشته باشد و اگر پس از ازدواج ایجاد شده باشند مرد نمی تواند برای فسخ به آن ها استناد کند. همچنین این موارد ممکن است با طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی همپوشانی داشته باشد.

چند نکته :

۱.در صورتی که مرد تقاضای فسخ نکاح به خاطر عیوب جنسی زن قید شده در قانون و شرط بنایی زوجین از دادگاه داشته باشد و این مسئله ثابت گردد در صورت عدم نزدیکی، مهریه زن دیگر پرداخت نمی شود و در صورت نزدیکی و در فرض اثبات فسخ نکاح، زن مستحق مهر المثل می باشد.

۲.در صورتی که مرد تقاضای طلاق به خاطر عدم تمکین خاص و عام زن نماید و زن دوشیزه باشد و رابطه جنسی از هر نوع (جلو یا پشت) ایجاد نشده باشد مهریه زن نصف می شود.

۳.در صورتی که مرد تقاضای طلاق به خاطر عدم تمکین زن نماید و دست کم یک مرتبه رابطه زناشویی کامل برقرار شده باشد اولا زن می توان همه ی مهریه خود را دریافت کند دوما عدم تمکین وی ارتباطی به مهریه دیگر ندارد، سوما چیزی که مهم است این است که در صورت عدم تمکین زن، شرط تنصیف دارایی و نفقه به وی تعلق نمی گیرد.

بطور خلاصه  درخواست طلاق از طرف زن به دلیل نداشتن رابطه زناشویی میتواند به دلایل اینکه مرد ناتوانی جنسی دارد یا قدرت نعوظ ندارد و یا زودانزالی درمان نشده دارد از سمت زن رخ بدهد و طبق قاعده عسر و حرج که برای زن در ازدواج رخ داده است میتواند طلاق بگیرد.